ما در این مقاله میخواهیم تجربه 5 هفته ورزش ای ام اس را با شما در میان بگذاریم پس با ما همراه باشید.اگر شما شبیه من باشید، یافتن انگیزه برای ورزش در باشگاه نباید برایتان در اولویت باشد. بین کار، تحصیل و مادر بودن، واقعا وقتی برایم نمیماند که بخواهم چندین ساعت در هفته ورزش کنم. اگر بخواهم کاملا صادق باشم، بعد از آنکه چندین بار در سال نو به خودم قول دادم که «خب، امسال دیگه ورزش میکنم و درست غذا میخورم که تا جای ممکن جذاب بشم!»، باز هم شور و شوقم از بین میرود به حالت غیر جذابم باز میگردم (به نظرتان آشنا میرسد؟)
بنابراین، وقتی از من پرسیدند که آیا دوست دارم به مدت 5 هفته ورزش ای ام اس را امتحان کنم، به شدت از آن استقبال کردم. این سبک پیشروی ورزشی، میتواند در چند هفته نتایجش را نشان دهد و اگر گفتید بهترین بخش آن چیست؟ طول جلسات تنها 20 دقیقه است!
ای ام اس (تحریک الکتریکی عضلات) یک راه جدید برای ورزش کردن است، بدون آنکه مجبور باشید چندین ساعت در باشگاه وقت بگذارید. فقط یک تا دو جلسه در هفته کافیست تا به بدنی که آرزویش را دارید برسید. طرز کارش این طور است که پالسهای الکتریکی با فرکانس پایین ارسال میکند تا در هنگام ورزش، عضلاتتان را منقبض کند. خلاصه، سه برابر ورزش عادی تاثیر گذار است و تنها نصف آن وقت صرف میکند – فوق العاده است، نه؟
وقتی که به اولین باشگاه ای ام اس در اوکلند رفتم، این اتفاقات افتاد:
نمیخواهم دروغ بگویم، موقع رفتن به اولین جلسه، کمی عصبی بودم. فکر اینکه قرار است ماشینی به بدنت وصل شود و پالسهای الکتریکی بفرستد، کمی ترسناک است. چه حسی داشت؟ آیا درد داشت؟
اول از همه، کاترینای دوست داشتنی (صاحب باشگاه) برای خوشامدگویی آمد و لباسم را به من داد – یک شلوارک تنگ و تاپی که مرا به یاد لارا کرافت انداخت. برایم توضیح دادند که ورزش به هیچ وسیلهای نیاز ندارد – نه حتی یک جفت کفش. این ورزش چقدر برای کسانی که مستقیم از سر کار به باشگاه میروند مناسب است؟
به یک سری سوالات در مورد سلامتی، وجود جراحت و آسیب دیدگی در بدنم جواب دادم و سپس اندازهگیریهایم انجام شد، داشتم از اینکه دیشب اینهمه غذا خورده بودم احساس پشیمانی میکردم.
سپس جلیقهای به تن کردم که رویش پر از الکترود بود، دور باسن، بازوها و پاهایم هم بندی بستم و با سیم به یک ماشین وصل شدم، دیگر نمیتوانستم انصراف بدهنم!
با آنکه احساس میکردم ضایع است، اما پرسیدم که درد دارد یا نه، مربیام خندید و گفت: «نه. پالسهای ضعیفی را در نقاط مختلف بدنت احساس خواهی کرد، فقط به من بگو که چه وقت زیاد کردن شدت پالسها را متوقف کنم. میخواهم که آنها را حس کنی ولی در عین حال احساس راحتی هم داشته باشی.»
دستگاه با صدای وزوز مانندی شروع به کار کرد و در ابتدا احساس مورمور شدن یا سوزن سوزن شدن کردم. الکترودهایی که به شکم و پشتم وصل بود، در من این احساس را به وجود آورد که انگار دارم از داخل ماساژ داده میشوم – شبیه حسی که روی صندلیهای ماساژ داخل مراکز خرید داریم. حس بسیار عجیبی بود اما اصلا درد نداشت. خداروشکر!
بعد حرکات ورزشی را شروع کردیم: اسکوآت، لانج، درازنشست، جلوی بازو… و حرکات دیگر! و بدنم شروع به گرم شدن کرد، شدت پالسها دیگر مثل اول قوی نبود. زمان آن رسیده بود که قدرتشان بیشتر شود. و واقعا داشتم عرق میکردم!
و به همین سادگی، ورزشم تمام شد. باورم نمیشد که اینقدر سریع گذشت. و برای کسی که خیلی طرفدار ورزش کردن نیست، آنقدرها به من فشار نیامده بود و به سادگی میتوانستم ورزش را ادامه دهم.
بعد از جلسه اول، فورا درد عضلانی به سراغم آمد و تمام هفته این درد با من بود- به خصوص در باسن و پاهایم. سوءتفاهم نشود، من شکایتی ندارم. بعد از زایمان، بد نبود که بدنم قدری جمع و جور شود، و با این سرعت، به زودی به کیم کارداشیان میرسیدم. منتظر جلسه بعد بودم.
یک بار دیگر در همان هفته و دو بار در هفته آینده به باشگاه رفتم.
در جلسات پنجم تا هشتم، واقعا شدت تمرین را زیاد کردیم و علاوه بر تمرینات معمول قدرتی و تقویتی که در جلسات ابتدایی انجام داده بودم، تمرینات متابولیک HIIT را هم به 5 دقیقه آخر جلسه، افزودیم.
با هدف کاهش وزن، من بیشتر تمرینات هوازی انجام دادم – البته، در حالی که به دستگاه ای ام اس وصل بودم. فکر کنید، تعداد زیادی حرکت مانتین کلایمر، پرش اسکوآت و چرخاندن کتلبل انجام دادم و تمرین مورد علاقهم، دوچرخه زدن در حالی که به پشت خوابیده بودم، بود – واقعا احساس میکردم که عضلات شکمم دارند پرورش مییابند.
البته بین هر تمرین، 30 ثانیه وقفه وجود داشت که در آن، درجا میزدم. و برای آنکه سخت تمرین کنم، مجبورم میکردند که در هنگام درجا زدن، زانوهایم را کامل بالا بیاورم. فقط این را میگویم که خون به شدت در بندم به جریان درمیآمد!
هدف این بود که تمام آن پنج دقیقه، در تحرک باشم. در آن مدت بیشتر ورزشهای سریع میکردم تا ورزشهای قدرتی… و عاشقش بودم. فرکانس پالسها در تمرینات سرعتی، با قدرتی فرق میکند. به جای احساس ماساژ بافتهای داخلی، احساس میکنید که عضلاتتان در حال لرزش هستند و این لرزش را واقعا میبینید!
در هفته آخر، دیگر واقعا نهایت تلاشم را کردم. مصمم بودم که نتیجه بگیرم و میدانید چه شد؟ واقعا داشتم نتیجه میگرفتم! شکمم کمی ورزیده تر شده بود. وقتی در آینه نگاه میکنم، واقعا عضلات را میبینم و کمی هم لاغر شدهام!
کمرم هم از من تشکر میکند. به خاطر آسیب دیدگی در ورزش، پایین کمرم گاه و بیگاه درد میگیرد، به من گفته شد که: «ورزش کردن باعث تقویت عضلات اصلی میشود و در نتیجه دردت کاهش پیدا میکند». در گذشته، تنبلیام میآمد که این روش را امتحان کنم اما خب این روش واقعا جواب میدهد! با 5 هفته تمرین EMS، کمر دردم به طور کامل از بین رفت.
خب، بعد از 5 هفته تمرین ای ام اس، میتوانم بگویم که از آن خوشم آمد. این روش، سریع، موثر و سرگرم کننده است. به درد من که هیچ گاه وقت ندارم میخورد و جواب هم میدهد. بعد از 10 جلسه، تغییرات زیادی در خودم مشاهده کردم – من که با ذوق و شوق این ورزش را تایید میکنم. پس، منتظر چه هستید؟ خودتان هم بروید و این ورزش را تجربه کنید!
منبع: